سه‌شنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۲
سهم نرخ ارز در کنترل تورم چقدر است؟

استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه در کوتاه‌مدت ارز سهم زیادی در کنترل تورم و جلوگیری از جهش آن داشته است، گفت: برداشت بانک مرکزی از سیاست تثبیت باید به فعالان اقتصادی منتقل شود. 

عباس عرب مازار، استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی: یک بحث مفصل شد که برداشت بانک مرکزی از تثبیت چیست؟ آیا توانسته به جامعه فعالان اقتصادی این مفهوم را منتقل کند که چه کار می‌خواهیم بکنیم؟ به نظر من که با بعضی از این فعالان در تماس هستم، آنها هنوز هم نمی‌دانند ما می‌خواهیم چه کار کنیم. یعنی هنوز منتظر هستند که تغییری اتفاق بیفتد. بنابراین جمع‌بندی من این است که تثبیت باید برود به سمت آن راهکارهای اجرایی.

بعضی چیزها وجود دارد که ما نمی‌دانیم چطور باید اتفاق بیفتد. ولی بعضی چیزها را می‌توان پیش‌بینی کرد که مثلاً اگر یک بندی اضافه شود، می‌تواند کمک کند یا اگر مثلاً به وظایف صندوق توسعه ملی، دو آیتم اضافه شود می‌تواند این کار را هم انجام دهد. بعضی از موارد هم پیچیده‌تر است و به همین دلیل است که اتفاق نیفتاده است. یعنی به عبارت دیگر ما فکر نکنیم که این عدم هماهنگی بین سیاست‌های مالی، پولی و تجاری مثلا یک چیزی است که خود به خود جلو می‌رود، خیر. باید هماهنگی باشد، ولی ابزار و وسایل آن و راهکار آن نیست.

مثلا فرض کنید الان در مالیات گفته شده که این مقدار باید بگیرید. او اصلا توجه ندارد که این اقدام چه تبعاتی بر سیاست پولی دارد. از این طرف داریم یک سیاست پولی انقباضی را هم اجرا می‌کنیم، او هم از آن طرف رفته مالیات‌ها را بگیرید و این مقدار مالیات را جمع کند. بنابراین جایی نمی‌آید بنشیند دور میز که آیا این با آن در تناقض است یا خیر؟

همچنین باید خیلی ایده‌آل‌گرا نباشیم. همه چیز نسبی است. یعنی آن کسی که سیاست را تدوین می‌کند باید بداند که نسبی است. در واقع همه آن قابل اجرای همزمان نیست و هنگام تدوین باید چند فاکتور مهم را در ذهن خود داشته باشد.

مثلا در کنترل نقدینگی یا نرخ ارز این مسئله وجود دارد. نرخ ارز چه سهمی در این کاهش تورم دارد؟ اگر از من بپرسید می‌خواهم بگویم سهم عمده آن در جلوگیری از افزایش تورم است.

الان شما بروید کالایی را خریداری کنید، می‌گوید من آن را با ارز قبلی خریدم و در کاهش قیمت‌های بازار خیلی مقاومت است، حتی در مسکن که هیچگونه ارتباط مستقیم هم با ارز ندارد، گزارش داده‌اند که مثلا یک درصد قیمت‌ها پایین آمده، در حالی که‌ سال پیش ۱۵۰ درصد بالا رفته است. من مطالعه‌ای نکردم و باید مطالعه شود، ولی برداشت من این است که حداقل در کوتاه‌مدت ارز سهم زیادی در کنترل تورم و جلوگیری از جهش آن داشته است. به نظرم یک مقدار از آن افت قیمت مربوط به نااطمینانی و عدم تصمیم‌گیری بازار می‌شود، یعنی نمی‌داند چه اتفاقی قرار است رخ دهد. مثلا الان شما خانه دارید و نمی‌دانید در آینده نزدیک گران یا ارزان می‌شود.

حجم معاملات پایین آمده است که آن هم مربوط به نااطمینانی می‌شود، بنابراین منتظر آن است که اتفاق بیفتد، در این انتظار، کسی که عجله دارد که محصولش را بفروشد، باید قیمت آن را پایین‌تر بیاورد. در مسکن این مسئله را احساس می‌کنید. کسی که می‌خواهد بفروشد مجبور است ۳ یا ۵ درصد زیر قیمت بازار بیاید و آن در قیمت منعکس می‌شود، ولی کسی که نمی‌خواهد بفروشد هنوز روی قیمت خودش ایستاده و می‌گوید چرا باید بفروشم؟ چون خودم باید گران‌تر بخرم، بنابراین نمی‌فروشم و آن را نگه می‌دارم.

بنابراین هنوز آن انعکاس نرخ رسمی ارز در بخش‌های مختلف خود را جا نیانداخته است، ضمن اینکه مگر نرخی هم که در بازار مبادله انجام می‌دهیم چقدر است؟ حدود ۳۷ تا ۴۰ هزار تومان. درست است با نرخ بازار فاصله دارد، ولی ۴۱ هزار تومان هم برای بازار ما خیلی بالا است، ضمن اینکه، کسانی که الان واردکننده هستند به من می‌گویند ما بالای ۱۰ درصد هزینه اضافه را می‌پردازیم، زیرا می‌گویند این ارز سه چهار مرتبه باید تبدیل شود، وقتی سه چهار مرتبه ارزهای مختلف تبدیل می‌شود مدام از ما کارمزد می‌گیرند، بنابراین کارمزدها و هزینه ارزی که امروز با وقفه می‌گیرم یک سال دیگر برمی‌گردد. نمی‌توانم یک سال منتظر بمانم بعد شما بگویید ۴۱ هزار تومان خریدید حالا با همان ۴۱ هزار تومان هم بفروش یا مثلاً ۱۰ درصد برای تو اضافه می‌کنم.

فرد این هزینه‌ها و ریسک‌ها را با خودش حساب می‌کند، بنابراین بعضی وقت‌ها اگر بتواند دلار ۵۰ هزار تومانی تهیه کند که کارش را راه بیندازد، ترجیح می‌دهد این کار را انجام دهد.

به همین دلیل هم خیلی ما نتوانستیم آن انعکاس را ببینیم. الان فعالان منتظرند ببینند گام بعدی ما چیست؟ حرکت بعدی ما چه خواهد بود؟ به هر حال یک چیز پیچیده‌ای است. چون همه مسائل‌مان مثل کشورهای دیگر روی این تئوری‌ها نیست و عوامل مختلفی در بازار دخیل‌اند.

زمانی ما یک مطالعه‌ای کردیم راجع به نرخ سود که دو درصد می‌خواستند پایین بیاورند، دوره آقای احمدی‌نژاد بود که یک پرسشنامه‌ای دادیم پر کردند همه می‌گفتند دو درصد را اصلا نمی‌خواهد بیایید پایین، شما فقط آن زمان که به ما قول دادید پول را بدهید آن دو درصد را نمی‌خواهد کم کنید. واقعا تعجب کرده بودیم. البته من می‌گفتم نتیجه ندارد ولی دولت فکر می‌کرد اگر دو درصد پایین بیاورد غوغایی اتفاق می‌افتد، سرمایه‌گذاری یکدفعه پرش می‌کند. فرد می‌گفت من اینقدر در بانک مشکل دارم که الان دو سال است با آن افراد مجبورم فقط با حق حساب کار کنم، شما می‌گویید من دو درصد پایین بیاورم، من بیشتر از دو درصد دارم حق حساب به آن سیستم می‌دهم، بنابراین چه دو درصدی را برای من پایین می‌آورید که من بتوانم راحت‌تر کار کنم، لذا گیرهایی در سیستم است که نمی‌توان آنها را در این مطالعات آورد.

اینکه می‌گویید کنترل انتظارات، انتظارات یک ظرف زمانی دارد. همه آن تولیدکنندگان الان منتظرند گام بعدی ما را ببینند. چرا؟ زیرا می‌گویند ۶ ماه صبر کردیم که ببینیم شما چه کار می‌کنید. ۷ ماه صبر می‌کنیم که ببینیم شما چه کار می‌کنید. نمی‌توانیم به آنها بگوییم دو سال دیگر صبر کنید تا من همه اینها را درست ‌کنم. این مسئله باید خیلی جدی گرفته شود. به هر حال اینها مسائلی است که در جامعه با توجه به فشارهایی که روی ما از نظر سیاسی و تبلیغاتی است، وجود دارد.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha